استراتژی برند

طراحی استراتژی برند

استراتژی برند

در طراحی استراتژی برند می خواهیم اطلاعاتی شامل اینکه چطور یک طراحی استراتژی برند موفقی داشته باشیم و چطور شروع به نوشتن آن کنیم و معماری آن و… را برای شما شرح می دهیم.

در مقاله طراحی استراتژی برند سع داریم به قسمت های مختلف بپردازیم و جزییات آن را برای شما شرح دهیم ما در مقاله طراحی استراتژی برند سعی داشتیم یک مقاله جامعی تهیه کنیم و پس اگر راجع به طراحی استراتژی برند می خواهید اطلاعاتی داشته باشید مقاله طراحی استراتژی برند را تا آخر بخوانید و مقاله طراحی استراتژی برند به شما این امکان را می دهد تا دلایل خود را از استراتژی برند پیدا کنید و مقاله طراحی استراتژی برند شما را درباره اینکه چرا باید استراتژی  محکم و قوی داشته باشید یاری میدهد.

استراتژی برندینگ چیست؟

در این بخش از طراحی استراتژی برند در ابتدا به چیستی استراتژی برند می پردازیم.

به زبان ساده برند همان چیزی است که افراد در ارتباط با کسب‌وکارتان:

    فکر می‌کنند.

    حس می‌کنند.

    می‌گویند.

استراتژی برندینگ (از نظر تئوری) برنامه‌ای برای توسعه استراتژیک یک برند در راستای استراتژی‌های کسب‌وکار است.

اگر بخواهیم ساده ‌تر در طراحی استراتژی برند این مفهوم را تعریف کنیم باید بگوییم:

    استراتژی برند کمک می‌کند تا در برقراری تعامل افراد با کسب‌وکارتان هویتی منحصربه‌فرد داشته باشید و اثر انگشت خاص خودتان را پای همه چیز بگذارید.

استراتژی موثر برند اندیشه ای واحد را ایجاد میکند که تمام رفتارها، اقدام‌ها و ارتباطات حول محور آن همسو میشوند. این استراتژی ها برای تمام محصولات و خدمات کارکرد دارد و در طول زمان تاثیر گذار می باشد. بهترین استراتژی‌های برند چنان متمایز و قدرتمند هستند که رقیب را از میدان بدر میکند. استراتژی برند بر اساس چشم انداز برند پی ریزی میشود و با استراتژی کسب و کار سازمان همسو میگردد و از درون ارزشها و فرهنگ سازمان ریشه میگیرد و شناخت عمیقی از نیازها و ادراکات مشتریان را منعکس میکند.

استراتژی برند، جایگاه ذهنی برند، مزیت رقابتی برند و ارزش منحصر بفرد برند را تعریف میکند. استراتژی برند باید بطور هماهنگ با تمام ذینفعان از مشتریان و کارکنان و هیئت مدیره، تا نمایندگان فروش و تامین کنندگان و رسانه‌های جمعی مرتبط باشد. استراتژی برند همچون نقشه راهی است که بازاریابی را هدایت کرده و کار را برای فروشندگان و فروش بیشترآسان میکند و همچنین برای کارکنان، شفافیت، شرایط کاری مطلوب و انگیزه به ارمغان می آورد.

برندسازی دانشی است که با برتری دادن به یک نام تجـاری برای افزایش اعتبـار و شهـرت برند در بازار وارد رقابت میشود. اعتبـار و شهرت یک برند بطور مستقیم می تواند منجـر به فروش بیشتر و قیمت گران تر محصولات و خدمات شود. برندینگ روش هوشمندانه تجارت و تولید ثروت است. برندسازی، نام شرکت، محصـول یا سازمان را در بازار رقابت شناخته تر می کند و با اعتبـاربخشی باعث ایجاد تمایز بین شرکت ها و محصولات رقبا می شود. بوسیله برندسازی برای محصـولات یا خـدمات خود یک شـخصیت خلق می کنید که مجمـوعه ای از خصـوصـیات و تعهـداتی است که نیـازهای مشـتریان و مخـاطبان شما را برآورده می کند. برندسازی چند هدف اصلی را دنبال می کند که باعث ذهنیت مطلوب درباره محصولات جدید و افزایش شهرت محصولات قدیمی در بازار  میشود. در ادامه مقاله طراحی استراتژی برند با شما هستنیم تا اطلاعات شما را در این جهت تکمیل کنیم و بسط دهیم .

اجزای اصلی استراتژی برندسازی

استراتژی برندینگ از عناصر و اجزای مختلفی تشکیل شده:

هدف:

در مقاله طراحی استراتژی برندهدف را هم از استراتژی برند بیان کردند،  وقتی جایگاه برندتان را تعریف می کنید، باید مشخص کنید که هدف برند شما چیست. در عین حال که کسب درآمد هدف اصلی هر کسب‌وکاری است، اما برندی که بر اشتیاق رسیدن به چیزی فراتر از سودآوری توجه دارد، یک قدم از بقیه جلوتر است.

انسجام:

همین طور درمقاله طراحی استراتژی برند انسجام  را هم شرح و بسط دادند که به قرار زیر است، کلید حفظ انسجام در کسب‌وکارتان این است که وارد حاشیه نشوید و به چیزهایی که به رشد برندتان مربوط نمی‌شود، اهمیت ندهید. تمام توجه کارکنان باید روی این باشد که چطور مشتری را جذب کرده و رضایتش را جلب کنند.

احساسات:

در مقاله طراحی استراتژی برند، احساسات بسیار حائز اهمیت می باشد و گفته شده که،  و مشتری‌ها همیشه هم منطقی نیستند. راهی پیدا کنید تا ارتباط قوی با مشتری داشته باشید. سعی کنید به مشتری، آرامش و خیال راحت بدهید. بگذارید این‌طور احساس کنند که همه بخشی از یک خانواده هستید که سعی دارید به یکدیگر کمک کنید تا زندگی بهتر و راحت‌تری داشته باشید.

انعطاف‌پذیری:

مقاله طراحی استراتژی برندبه بررسی انعطاف پذیری می پردازد که به قرار زیر می باشد،  در دنیای امروز که همه چیز به سرعت در حال تغییر است، انعطاف‌پذیری در هر زمینه‌ای رمز موفقیت است. کسی که بتواند خودش را با شرایط موجود وفق دهد و به جای مخالفت با اوضاع، بهترین نتیجه ممکن را از اوضاع فعلی ببرد، از رقبایش متمایز است.

مشارکت کارکنان:

 در طراحی استراتژی برند مشارکت کارکنان بسیار اهمیت دارد و به قرار زیر می باشد، نحوه ارتباط تمام کارکنان با مشتریان و ارائه برند توسط آنها، از اهمیت زیادی برخوردار است. رفتار کارکنان باید همسو با سبک و هدف سازمان باشد. دوگانگی، به مشتری نشان می‌دهد که شعارهای پوچ و توخالی می‌دهید.

وفاداری:

وفاداری نیزدر طراحی استراتژی برند نیز بسیار مهم تر می باشد که آمده ااست، اگر مشتریانی دارید که طرفدار شما و برندتان هستند، فکر نکنید دیگر لازم نیست کاری بکنید، باید این مشتری‌ها را حفظ کنید. وفاداری بخش حیاتی هر استراتژی برند است که تاثیر زیادی در جذب مشتریان بالقوه دارد.

آگاهی رقابتی:

بررسی آگاهی رقابتی در طراحی استراتژی برندآمده است که،  رقبا را به چشم چالشی برای بهبود استراتژی خود ببینید و ارزش برندتان را بالا ببرید. در عین حال که شما هم باید همسو با استراتژی‌های برندینگ رقبایتان باشید، اما اگر می‌خواهید از آنها سبقت بگیرید باید همه چیز را فاش نکنید که از روی شما تقلید کنند. یک سری چیزها را برای خودتان نگه دارید تا متمایز باقی بمانید.

چرا به استراتژی برندینگ نیاز داریم؟

در طراحی استراتژی برند، اول می خواهیم راجع به چرایی استراتژی برند بپردازیم که به قرار زیر می باشد:

اگر هدف کسب‌وکارتان را ندانید، چطور قرار است پیشرفتتان را بسنجید؟ نداشتن استراتژی برندسازی مشکلات بزرگی را در سراسر سازمان ایجاد می‌کند؛ از مسائل مربوط به برقراری ارتباط با مشتری گرفته تا حفظ کارکنان در شرکت.

اگر استراتژی برند نداشته باشید:

اما نکته ای که درمقاله طراحی استراتژی برند آمده است، اینست که، وچود دارد این است که اگر استراتژیی برای برند خود نداشته باشیم چه عواقبی به دنبال دارد؟

    اهداف، چشم‌انداز، مسیر یا ارزش‌های کسب‌وکارتان را نمی‌شناسید، در نتیجه در تصمیمات مربوط به بازاریابی دچار مشکل می‌شوید.

    بدون استراتژی‌های برندینگ هیچ برنامه بازاریابی موثری هم ندارید، تنها امیدوارید که اقداماتتان نتیجه بدهند!

    تیمتان به دلیل عدم یکپارچگی و سردرگمی از هم می‌پاشد و کارکنان بدون تعامل و علاقه کار می‌کنند.

    بدون استفاده از استراتژی برندینگ پیام برند منسجمی هم ندارید. در نتیجه محتوایتان در بهترین حالت ناهمگن و در بدترین حالت متناقض است.

    نمی‌توانید به شکلی شفاف برندتان را معرفی کنید و در نتیجه نمی‌توانید در بازار به جایگاه قابل تشخیصی برسید.

تکنیک‌های ایجاد استراتژی برندینگ

حالا که مقدمات فراهم شدند می‌توانید شروع کنید. با دنبال کردن این مراحل چارچوب استراتژی برندسازی خود را مشخص کنید و داستان خود را به شکلی موثر در تمام نقاط تماس با مشتری‌ها و مخاطبان خود به اشتراک بگذارید:

1-قلب، عضو حیاتی برند!

هر برندی باورهایی دارد که روی تمام اقدامات اثر می‌گذارد. این باورها قلب برند هستند. یافتن این باورها و دلیل اهمیتشان در استراتژی برندینگ ضروری است؛ چون نیروی قدرتمند و موثری است که به شکلی پویا از کسب‌وکارتان پشتیبانی کرده یا در آن اختلال ایجاد می‌کند. وقتی باورهای برند و کسب‌وکارتان با هم همسو باشند، می‌توانید با موفقیت به ایجاد و توسعه استراتژی برندینگ بپردازید. اگر هم هیچ باوری نداشته باشید یا بدتر از آن، باورهای مخرب داشته باشید، به راحتی هم مشتری‌ها و هم کارمندان را از خود دور می‌کنید. قلب برند چهار رکن اصلی دارد:

    هدف: چرا کسب‌وکارتان وجود دارد؟

    چشم‌انداز: قرار است در آینده به چه نقطه‌ای دست یابید؟

    ماموریت: در حال حاضر باید چه کاری انجام دهید تا به آن چشم‌انداز دست یابید؟

    ارزش‌ها: چه اصولی رفتارتان را هدایت می‌کند؟

چطور استراتژی برند بنویسیم؟

همان طور که در ابتدا مقاله طراحی استراتژی برند گفتیم، می خواهیم چگونگی نوشتن برند را مشخص کنیم.

2. بررسی  احساس در طراحی استراتژی برند

در طراحی استراتژی برند باید دقت کنید که مشتری‌ها همیشه منطقی نیستند! دلیل اینکه چرا مشتری به جای خرید یک دوچرخه ارزان‌قیمت‌تر و خوش‌ساخت‌تر، هزینه‌ی بالایی را صرف خرید یک موتور هارلی می‌کند، احساسی است که به او می‌گوید: هارلی بخر!

اما چرا؟

صاحب این برند با ایجاد جامعه‌ای از افرادی که از برندش استفاده کردند، از استراتژی برندینگ احساسی استفاده کرد تا مشتری‌ها، خود را با نام هارلی و با یکدیگر مرتبط بدانند. این اقدام چنان گسترده بود که حالا هارلی‌سواران در ایران هم وجود دارند. دلیلش هم این است که مردم ذاتا به ایجاد ارتباط تمایل دارند. باید از این موضوع در استراتژی برندینگ استفاده کنید و راهی برای ارتباط با مشتری‌های خود در سطحی عمیق‌تر و احساسی‌تر پیدا کنید.

3بررسی شفاف سازی پیام  در طراحی استراتژی برند

در این مرحله از استراتژی برندینگ باید موارد زیر را مشخص کنید:

    ماهیت برند: یعنی چگونه بیان می‌کنید چه کسی هستید؟

    پیام تجاری برند: چگونه در مورد اینکه چه کسی هستید صحبت می‌کنید؟

وقتی این عناصر را به شکلی موثر در کنار هم قرار دهید دیگر مطمئن هستید که برندتان صادقانه و شفاف است و به شکلی مداوم با مخاطبان ارتباط برقرار می‌کند.

بررسی ماهیت برند در طراحی استراتژی برند

 در قالب استراتژی برندینگ، ماهیت برند شامل عناصر زیر است:

    شخصیت: بازتابی از قلب برند و تحت تأثیر باورهایتان است که در رفتارتان آشکار می‌شود.

    صدای برند: یعنی روشی که برندتان با مخاطبان ارتباط برقرار می‌کند و در هر برندی منحصربه‌فرد است. به خاطر داشته باشید که کلمات، عبارات، اصطلاحات عامیانه یا حتی طنزهایی که در استراتژی برندینگ به کار می‌برید هویتتان را به دو شکل مستقیم و غیرمستقیم بیان می‌کنند. به این فکر کنید که چطور می‌خواهید با مشتری‌هایتان صحبت کنید و مشتری‌هایتان می‌خواهند چطور با آن‌ها صحبت شود؟

    لحن: لحن برند اساساً نگرش کلیتان است. در تدوین استراتژی برندسازی به این فکر کنید که می‌خواهید چه حسی در مردم ایجاد کنید؟ به عنوان مثال خوش‌بینانه، دعوت‌کننده یا جسورانه.

بررسی پیام برند در طراحی استراتژی برند

 در ایجاد پیام برند در استراتژی برندینگ باید نکاتی را در نظر بگیرید:

    ارزش خود را بیان کنید: توضیح مختصر و شفافی از مزایای عملکردی و احساسی محصول یا خدمات برای مشتریان. همچنین باید دلیلی برای انتخاب برندتان به افراد ارائه دهید.

    پیامتان را به شکل مختصر و مفید بیان کنید: لازم است به شکلی خلاقانه پیامتان را ایجاد کنید که هم مختصر باشد و هم شفاف.

    جنبه‌های اصلی پیام خود را شناسایی کنید: هر محتوایی که ایجاد می‌کنید باید این جنبه‌های اصلی در آن وجود داشته باشد.

پیام برند نیک‌کالا را به خاطر می‌آورید: این نام نیک است که می‌درخشد! این برند به کمک ایهامی ظریف به زیبایی تمام عناصر بالا را به کار برده است.

مثال استراتژی برندینگ

4. هویت بصری برندتان را طراحی کنید

بیشتر مردم وقتی به استراتژی‌های برندسازی فکر می‌کنند، یک هویت بصری را به خاطر می‌آورند:

لوگو

آن چیزی که برای نوشتن استراتژی برندینگ موفق و حرفه ای باید از ابتدای کار در نظر داشته باشید، لوگوی کسب‌وکارتان است. یک لوگوی خوب به یادماندنی است. بررسی‌ها نشان می‌دهند که لوگوهای ساده به‌یادماندنی‌تر هستند. البته باید به نحوه پردازش و معنادهی افراد هم توجه داشته باشید؛ چون افراد ویژگی‌های مختلفی را به اشکال مختلف نسبت می‌دهند. به عنوان مثال لوگوی شرکت هواپیمایی هما به عنوان برترین لوگو در میان خطوط هوایی دنیا شناخته شده است.

نمونه استراتژی برند سازی

رنگ

رنگ‌ها یکی از قدرتمندترین و در عین حال اسرارآمیزترین عناصر برندینگ هستند. بررسی‌ها نشان می‌دهند که رنگ‌ها بر همه چیز از درک برند گرفته تا قصد خرید اثر می‌گذارند. با این حال استفاده از آن‌ها کمی پیچیده است.

تایپوگرافی

در حال حاضر در استراتژی برندینگ تایپوگرافی اهمیت بالایی پیدا کرده است. یادتان باشد تایپوگرافی روی بسته‌بندی، ممکن است همان عملکرد را در وب‌سایت نداشته باشد. بنابراین هم به هماهنگی آن با برندتان و هم به کانال‌هایی که آن را مورد استفاده قرار می‌دهید، توجه کنید.

تصویرسازی

ایجاد یک سبک تصویرسازی منحصربه‌فرد راهی هوشمندانه در استراتژی برندینگ بصری است. اما زیاده‌روی نکنید! باید از سبکی استفاده کنید که واضح، متمایز و هماهنگ با برند باشد.

یادتان باشد که هویت بصری به عنوان «چهره» برندتان عمل می‌کند و برای موثر بودن آن در درجه اول لازم است که هدفمند باشد. همچنین توجه داشته باشید که فقط برای امروز آن را طراحی نکنید! یک هویت بصری موثر باید ویژگی‌های زیر را در بر داشته باشد:

    انعطاف‌پذیر: یعنی این قابلیت را داشته باشد که همراه با توسعه برندینگ، رشد کند.

    جامع: به این معنی که باید جنبه‌های ارزشمند کسب‌وکار را در بربگیرد.

    شهودی: در استراتژی برندینگ عناصر هویت باید به شکلی شهودی ایجاد شوند و هر عنصر مکمل دیگری باشد.

5. دستورالعمل‌های برند خود را ایجاد کنید

منظور از دستورالعمل‌ها در استراتژی برندسازی، راهنمایی‌ها برای نحوه ایجاد محتوا و ارتباطات است. حفظ کیفیت و ثبات در این مسیر چالشی جدی است. به همین علت دستورالعمل‌هایتان را باید به نحوی ایجاد کنید که به سمت اهداف برندتان جهت‌گیری شوند.

انواع استراتژی برندینگ  در مقاله طراحی استراتژی برند

محصولی که به خوبی توسط مخاطبان هدف مورد استقبال قرار می‌گیرد، می‌تواند کسب‌وکار را متحول کند. استراتژی‌های برندینگ باید در تمام سطوح شرکت به کار روند. استراتژی برندسازی در بازاریابی به این معناست که تیم بازاریابی باید محصولات و خدمات را با یک استراتژی همسو با ارزش‌های کسب‌وکار به مشتری‌ها اعلام و برند سازی کند.

    انواع مختلفی از استراتژی‌های برندینگ وجود دارد که بسته به مخاطبان هدف، صنعت، بودجه و کمپین‌های بازاریابی ارزش شرکتتان را افزایش می‌دهد.

در ادامه انواع استراتژی‌ها را همراه با چند مثال استراتژی برندینگ می‌خوانیم :

انواع استراتژی برندینگ در مقاله طراحی استراتژی برند

بررسی برندینگ شخصی در طراحی استراتژی برند (Personal Branding)

استراتژی برندینگ شخصی برای یک فرد استفاده می‌شود. در این نوع برند سازی اغلب از شخصیت آن فرد به عنوان برند استفاده می‌شود. به عنوان مثال ادکلن لومانی از نام هدیه تهرانی برای یکی از محصولات پرطرفدار خود استفاده کرده است.

بررسی برندینگ محصول در طراحی استراتژی برند (Product Branding)

این شیوه یکی از محبوب‌ترین استراتژی‌های برندینگ است. این نوع برندینگ بر متمایز و قابل تشخیص بودن یک محصول تمرکز دارد. برای مثال تا سال‌ها بسیاری از افراد برند تاید را به عنوان پودر لباسشویی می‌شناختند! ماشین زیراکس و دستمال کلینکس هم نمونه‌های دیگری هستند.

بررسی برندینگ مشارکتی در طراحی استراتژی برند (Co-branding)

این استراتژی برندینگ شرکت‌ها را به هم متصل می‌کند. در اصل برندینگ مشارکتی، مشارکت بازاریابی میان دو یا چند کسب‌وکار است. این برندها بر یکدیگر تأثیر مثبت گذاشته و منجر به رشد کسب‌وکار، گسترش آگاهی از برند و ورود به بازارهای جدید می‌شوند. نمونه‌ای از برندینگ مشارکتی، مربوط به خودروسازهای داخلی و خارجی (مثل تولید پژو پرشیا) است.

برندینگ نام شرکت در طراحی استراتژی برند (Company Name Branding)

برندهای معروف از محبوبیت نام شرکت خود برای بهبود شناخت برند استفاده می‌کنند. لوگوها، شعارها، بسته‌بندی و رنگ‌ها عموماً برای مصرف‌کنندگان شناخته شده است.

برندینگ منفرد در طراحی استراتژی برند (Individual Branding)

شرکت‌های بزرگی که انواعی از محصولات شناخته شده را ارائه می‌دهند، با دادن نام‌های خاص به محصولات خود از استراتژی برندینگ منفرد استفاده می‌کنند. به عنوان مثالی از استراتژی برندینگ منفرد می‌توان از شرکت میهن نام برد که نام اصلی برند است و محصولاتی مانند بستنی پریما، سالار پنیر اپونی دارد.

برندینگ نگرشی در طراحی استراتژی برند (Attitude Branding)

گاهی اوقات برخی از شرکت‌ها برای استفاده از استراتژی برندینگ در بازاریابی از بازتاب کسب‌وکار خود به عنوان یک احساس یا نگرش کلی استفاده می‌کنند. این استراتژی برندسازی از ایجاد ارتباط عاطفی میان برند و مشتری‌هایش بهره می‌برد. به عنوان مثال انتشارات روزنه از برندینگ نگرشی نه تنها برای فروش کتاب، بلکه برای ترویج فرهنگ کتابخوانی با شعار «کسی تنهاست که کتاب نمی‌خواند» استفاده می‌کند.

تعمیم برن در طراحی استراتژی برند(د (Brand Extension Branding

در استراتژی برندینگ یک برند قوی گاهی تصمیم می‌گیرد که موفقیت خود را با سرمایه‌گذاری جدید با استفاده از تعمیم برند گسترش دهد. به عنوان مثال برند بیک در ابتدا خودکار بود و کم‌کم به تولید عطر و تیغ و فندک هم پرداخت. (در مقاله‌ی جداگانه‌ای به مبحث تعمیم برند می‌رسیم.)

برندینگ برچسب خصوصی در طراحی استراتژی برند (Private_label Branding)

گاهی یک برند محصول خود را به یک توزیع‌کننده می‌فروشد تا آن محصولات را به نام خود به فروش برساند.

چطور استراتژی برندینگ موفقی داشته باشیم؟

در مقاله طراحی استراتژی برند به چگونگی موفق بودن استراتژی برندینگ اشاره شده است که به قرار زیر ممی باشد:

حال در این مقاله  طراحی استراتژی برند سوالاتی که ممکن است با آن مواجه شوید آمده است:

 سوالات زیر در تدوین یک استراتژی برندینگ موفق نقش مهمی دارند:

    اهداف برندتان چیست و چطور با آن ارتباط برقرار می‌کنید؟ برندتان چه مشکلاتی را حل می‌کند و چه منفعتی برای مشتری‌های هدف خود دارد؟

    چگونه مشتری‌های ایده‌آل خود را شناسایی می‌کنید؟ چه کسانی از برند سود می‌برند؟ این مشتری‌ها چه احساسی دارند و می‌خواهند چه احساسی داشته باشند؟

    چگونه رقبای خود را شناسایی می‌کنید؟ چه کسب‌وکارهای دیگری به نیازهای مشتری‌های بالقوه‌تان پاسخ می‌دهند و چگونه؟

    چگونه مشتری‌های بالقوه را جذب می‌کنید؟ برندتان برای رسیدن به اهدافش چه شخصیت و لحن صدایی خواهد داشت؟

 برندسازی باعث عوامل زیر در طراحی استراتژی برند

۱. افزایش شهرت محصولات قدیمی در بازار

۲. جلب مجموعه ای از مشتریان وفادار و سودآور

۳. اعتلای وجهه و اعتبار یک شرکت

۴. ثبات و دوام فروش   

۵. از همه مهم تر تولید ثروت برای صاحبان برندها

چه کسی استراتژی برند را تدوین میکند؟

حال ممکن است از خود بپرسید که چه کسی استراتژی برند را تدوین می کند که در مقاله طراحی استراتژی برند می پردازیم.

در حقیقت توسعه استراتژی برند نتیجه گفت و شنودهای گسترده بین مدیران ارشد سازمان؛ مثل مدیران عامل، بازاریابی، فروش، تبلیغات، روابط عمومی و بخش های عملیاتی مثل تولید و توزیع است. شرکتهای معتبر اغلب برای این کار از مشاوران برند و صاحب نظران بازاریابی بهره مند میشوند. اصولا برای توسعه استراتژی های برند بایستی مشاور با تجربه ای در زمینه استراتژی را از بیرون دعوت کرد تا شرایط درون شرکت را بررسی کند.

نقش مشاور در ایجاد استراتژی های برند در تسهیل روند است که با پرسش سوالات درست و فراهم آوردن ایده ها و جمع بندی اطلاعات مرتبط و دستیابی به راه حل های استراتژیک احراز میشود. اهمیت تدوین استراتژی های برند و هزینه های ایجاد هویت برند باید در بالاترین سطح یک سازمان و در سراسر بخش‌های عملکردی آن درک شود نه فقط در بخش فروش و بازاریابی بلکه بخش های تولید، منابع انسانی، مالی و حقوقی نیز باید به اهمیت آن آگاه باشند.

ضرورت تدوین استراتژی برند

برند‌‌های موفق آن‌قدر بر استراتژی برندینگ خود تسلط دارند که حتی بدون وجود لوگوی آنها و صرف‌نظر از اینکه از کدام کانال به محصولات آنها دسترسی پیدا می‌کنید، به‌خوبی تأثیرشان را در ذهن مخاطب گذاشته‌اند. ممکن است دلیل این اتفاق لحن آنها، محتوای ایجاد شده، نوع زبانی که استفاده می‌کنند، احساساتی که ایجاد می‌کنند یا فلسفه‌ای که با محصولات و خدمات خود ترویج‌ کرده‌اند باشد. هر چه که باشد، فوراً و بدون هیچ تعللی برای مشتریان و مخاطبان زیادی قابل تشخیص هستند.

در دورانی که مصرف‌کنندگان اصالت و ارزش‌هایی را می‌طلبند که بتوانند آنها را با زندگی خودشان هماهنگ و در زندگی روزمره استفاده کنند، بسیار مهم است که برندها به طور واضح در مورد آن چیزی که با محصولات یا خدماتشان به مشتری می‌دهند آگاه باشند. عصر اطلاعات جایی برای پنهان کردن ندارد و برندهایی زیادی بدون اینکه بدانند چه کسی هستند و چه چیزی آنها را متفاوت می‌کنند، به‌سرعت پدیدار می‌شوند. طولی نمی‌کشد که به خاطر نداشتن هویت و استراتژی برندینگ مشخص، به همان سرعت به دست فراموشی سپرده می‌شوند. داشتن یک استراتژی برندینگ واقعی و متفاوت به کسب‌وکار شما کمک می‌کند تا از رقبا متمایز شده و ارتباطات معنادارتری با مشتریان خود ایجاد کنید.

عناصر سازنده استراتژی برند

هدف اصلی یک استراتژی برند موفق این است که به جهان اطلاع دهید که برند شما وجود دارد؛ چه هدفی دارد و چه چیزی آن را مشخص و متمایز می‌کند. استراتژی برند یک استراتژی منعطف و بلندمدت است که اغلب بر اساس موفقیت یا عدم وجود موفقیت در طول زمان، نیاز به بازبینی دارد. اندازه‌گیری موفقیت استراتژی برندسازی همیشه آسان نیست. استراتژی‌های برندینگ اغلب شامل عناصر نامشهودی هستند که به‌راحتی قابل‌اندازه‌گیری نخواهند بود.

تعیین استراتژی برند یک عامل مهم برای رسیدن به موفقیت است. نکته اساسی و اثرگذاری که در این بین وجود دارد سنجش موفقیت برند و راه‌های رسیدن به آن است. هر سازمانی نحوه سنجش موفقیت را به‌گونه‌ای متفاوت مورد بررسی قرار می‌دهد، اما به‌طورکلی همه برندها باید عناصر یکسانی را در استراتژی‌های خود در نظر بگیرند. پاسخ به سؤالات زیر می‌تواند اولین گام در تدوین استراتژی موفق برند باشد:

    اهداف برند شما چیست و چگونه با آنها ارتباط برقرار می‌کنید؟

    برند شما چه مشکلاتی را حل خواهد کرد و چه سودی برای مشتریان موردنظر خود خواهد داشت؟

    چگونه مشتریان ایده‌آل خود را شناسایی می‌کنید؟

    چه کسانی از برند شما سود خواهند برد؟

    این مشتریان چه احساسی دارند و دوست دارند چه احساسی با مصرف محصولات شما برای آنها ایجاد شود؟

    چگونه رقبای خود را شناسایی می‌کنید؟

    رقبای قبلی شما خواسته‌های مشتریان بالقوه شما را چگونه و از چه روشی به آنها داده است؟

    چگونه مشتریان بالقوه را جذب می‌کنید؟

    برند شما برای رسیدن به اهداف خود از چه شخصیت و لحن صدایی برخوردار خواهد بود و چه تغییراتی می‌تواند اثرگذاری آن را بیشتر کند؟

نحوه ایجاد استراتژی برند در ۸ مرحله

در اینجا می‌خواهیم به اقداماتی اشاره کنیم که برای ایجاد یک استراتژی برند باید انجام دهید تا نظر مخاطبانتان را به خود جلب نمایید.

 بررسی برخی اقدامات برای استراتژی برند برای جلب نظر مخاطبان:

۱) بدانید که برای چه هدفی تلاش می‌کنید)

۲) مخاطبان خود را بشناسید)

۳) نقطه قوت خود را پیدا کنید

۴) داستان خود را بگویید

۵) هویت خود را طراحی کنید

۶) به قول خود وفادار بمانید

۷) برای برندتان وقت بگذارید

۸) تیم خود را وارد کنید

ساخت یک استراتژی برند ممکن است در نگاه اول کاری دشوار و گیج کننده به نظر برسد اما با خورد کردن آن به ۸ گام اصلی، این کار برایتان راحتتر و مفهوم تر از قبل خواهد بود.

) بدانید که هستید و برای چه هدفی تلاش می‌کنید!)

امروزه رقابت در همه صنایع شدید است و مشتریان بیش از هر زمان دیگری خواستار اصالت هستند.

پس اصلا زمان خوبی برای این نیست که دچار بحران هویت شویم. هنگام مرور تصمیمات اساسی در مورد برند خود، این سوالات خاص را در کانون توجه خود قرار دهید.

بررسی اهداف در طراحی استراتژی برند

    برند شما قرار است چگونه رفتار کند؟ تعیین ارزش‌های اولیه، اقدامات شما را به مسیری درست راهنمایی می‌کند.

    به کجا میخواهید برسید؟ پاسخ به این سوال سمت و سوی شما را تایین می‌کند.

    چگونه قصد دارید به هدف نهاییتان دست پیدا کنید؟ جواب این سوال ماموریت شما را مشخص می‌کند.

بیایید نگاهی عمیق تر به هر یک از این مفاهیم بیندازیم:

هدف برند در طراحی استراتژی برند

قبل از اینکه برند خود را بسازید و شعارهای جذاب برندتان را انتخاب کنید، لحظه‌ای فکر کنید که اصلا چرا این برند باید ایجاد شود.

به گفته یکی از نویسندگان و سخنرانان بزرگ جهان سیمون سینک، “مردم آنچه شما تولید می‌کنید را نمی‌خرند، بلکه علت خرید آنها این است که چرا شما آن کالا یا خدمات را تولید می‌کنید”. شرح “چرا” همان چیزی است که شرکتهای بانفوذ را از بقیه جدا می‌کند.

 ) مخاطبان خود را بشناسید

“برند شما آن چیزی نیست که خود می‌گویید. آن چیزی است که دیگران می‌گویند. ” یک بار مارتی نویمایر گفت، شما خاص‌ترین برند جهان را بسازید، اما بدون مشتری، چیزی دریافت نخواهید کرد.

کلید موفقیت شما، مشتریانتان هستند و اگر بتوانید نظر آنها را به خود جلب کنید، با موفقیت کسب و کار خود را شکل خواهید داد.

برند شما آن چیزی نیست که خود می‌گویید

بررسی مخاطب هدف در طراحی استراتژی برند

شناخت مخاطب هدف شما نه تنها به تبدیل Lead به مشتری، بلکه برای درک چگونگی ارتباط افراد با برندتان بسیار مهم است.

به عنوان مثال، به برند AirBnb فکر کنید که به مسافران کمک می‌کند تا با کمترین بودجه به یک تجربه محلی منحصر به فرد دست یابند. AirBnb به موفقیت دست یافت، زیرا توانست مشتریان خود را به خوبی بشناسد، به نیازهای آنها توجه ‌کند و با توجه به بازخورد آنها برند خود را ارتقا دهد.

تعریف بازار هدف شما تصویری روشن از مشتری ایده‌آل را برایتان ترسیم می‌کند.

فراتر از این، شما می‌خواهید درک کنید که چه عواملی بر روی تصمیم‌گیری مشتریانتان تاثیر می‌گذارد. انگیزه آنها چیست؟ چه کسی برای آنها الهام‌بخش است؟ نقاط ضعف آنها کجاست؟

با کاوش بیشتر در تحقیقات بازار و تجزیه و تحلیل مخاطبان، می‌توانید زیر گروه‌ها یا بخش‌هایی را براساس ویژگی‌های مشترک ایجاد کنید.

این فرآیند که به عنوان تقسیم بازار شناخته می‌شود، مخاطبان شما را بر اساس شباهت‌های مختلف از موقعیت جغرافیایی گرفته تا سن، جنس، تصمیمات و رفتارها دسته بندی می‌کند.

در کل، این کار به شما کمک می‌کند برای خریداران معمولی خود پرسونا ایجاد کنید.

۳بررسی نقطه قوت خود در طراحی استراتژی برند

کمی‌رقابت سالم به هیچ کس لطمه‌ای وارد نمی‌کند. دانستن اینکه دیگران چه کاری انجام می‌دهند به شما کمک می‌کند موقعیت برند خود را چه در بازار و چه در قلب و ذهن مشتریان بهتر درک کنید.

بنابراین چه چیزی باعث برجسته شدن برند شما می‌شود؟ با ذکر مشخصاتی که برند شما را از رقبا جدا می‌کند، شروع کنید.

در بازاریابی کلامی، این همان نقطه فروش منحصر به فرد شماست که به اختصار USP گفته می‌شود.

اما صرفاً گفتن اینکه شما یک تجارت شگفت انگیز دارید کافی نیست، باید از ادعاهای خود با اثبات‌های استراتژیک حمایت کنید.

Swot برای  دستیابی به این هدف، می‌توانید از روش تجزیه و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها بهره‌مند شوید.

روش دیگر برای یافتن جایگاه واقعی خود، نقشه برداری ادراکی است. تمرینی که می‌تواند تجزیه و تحلیل رقابتی روشنی را به شما ارائه دهد.

ویژگی‌های مختلف (مانند کیفیت، قیمت، اندازه، ایمنی و عملکرد) را به خوبی ترسیم کنید. جایی را که رقبای شما در هر یک از این ویژگی‌ها قرار گرفتند، را مشخص کنید. این کار به شما دید خوبی می‌دهد و کمک می‌کند تا شکاف‌ها و فرصت‌های بالقوه خود را پیدا کنید.

هنگامی‌که با تجزیه و تحلیل، دید شفافی نسبت به اوضاع پیدا کردید، می‌توانید بیانیه موقعیت تجاری بدهید. این بیانیه یک توصیف کوتاه است (فقط برای شما و تیم شما)، که به طور خلاصه می‌گوید برند شما چیست، چه کسی را مورد هدف قرار می‌دهد و چه چیزی آن را در بازار به یک برند تک تبدیل می‌کند.

بررسی شناخت رفتار رقبا در طراحی استراتژی برند

برخلاف بیانیه مأموریت و چشم انداز، بیانیه موقعیت تجاری، تمایز رقابتی را به جای منافع مطلق برجسته می‌کند.

برویم سراغ یک مثال :

The Ordinary با شناسایی شکافی بزرگ در بازار محصولات مراقبت از پوست، محصولات با کیفیت بالا و قیمت مقرون به صرفه‌ای تولید کرد و موفق شد به جایگاه خوبی دست پیدا کند.

کل استراتژی برند آنها نشان دهنده این حرکت جسورانه و ایده کلی است که “اوردینری برای برقراری ارتباط صادقانه، عرضه فن‌آوری‌های کارآمد و ارائه قیمت‌های مناسب” دست به کار شده است.

۴بررسی  داستان خود در طراحی استراتژی برند

قصه گویی یکی از بهترین راه‌های اعتماد سازی و تعامل با مصرف‌کنندگان است. روایت یک برند خوش‌ساخت باید صادقانه باشد، توجه مخاطب خود را جلب کند، کنجکاوی او را برانگیزد و احساساتش را هدف قرار دهد.

این فرصت شماست تا شخصیت خود را به نمایش بگذارید و از رقبا متمایز شوید.

بررسی صدای خود در طراحی استراتژی برند

احساس ماندگار و به یادماندنی که می‌خواهید ایجاد کنید را پیدا کرده‌اید؟ یافتن صدای منسجمی‌که حال و هوای برندتان را بیان کند، گام مهمی در ایجاد استراتژی برند شما خواهد بود. با صدایی منحصر به فرد داستان خود را صادقانه و معنادار بیان کنید.

صدای برند شما این امکان را برایتان فراهم می‌کند تا با احساسات بیشتری با مخاطبان تعامل برقرار کنید.

صدای برندتان باید رسا و قابل تشخیص بوده و صحبت با آن آسان باشد.

این صدا، هم برای تیم شما و هم برای مشتریانتان، یک فرهنگ سازگار و مثبت را پرورش می‌دهد.

به عنوان مثال، صدای برند وبزی هم حرفه‌ای است و هم دوستانه و صمیمی. از مقالات وبلاگ گرفته تا معرفی خدمات، تیم وبزی تلاش می‌کند تا صدایش کاربرپسند، معتبر و معنی دار باشد.

استوری تلینگ چیست؟

بررسی لحن خود در هر موقعیتی در طراحی استراتژی برند

آیا با پسر عموی پنج ساله خود با صدایی خسته‌کننده و یکنواخت صحبت می‌کنید؟ اگر چنین می‌کردید، احتمالاً در جلب توجه او به مشکل برخواهید خورد.

به همین ترتیب، لحن برند در برقراری تعامل با مخاطبان نقش مهمی‌ ایفا می‌کند. برای اینکه لحن برندتان را مشخص کنید باید به تطابق آن با موقعیتی که قرار گرفته‌اید، نوع فعالیت و جمعیت هدف خود فکر کنید.

لحن و صدای برند شما در کانال‌های مختلف بازاریابی از ایمیل گرفته تا خبرنامه، پست شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات و سایر دارایی‌های برند استفاده خواهد شد.

با شناخت محدودیت‌ها و کاربردهای سیستم عامل‌های مختلف (شکلک ایموجی یا بدون شکلک، تعداد کاراکتر و غیره) این اطمینان را به دست آورید که همیشه صدایی ثابت، اما لحنی کمی‌متفاوت برای متناسب با هر جمعیت و موقعیت خاص دارید.

بدانید در مورد چه چیزی صحبت می‌کنید

در مقاله طراحی استراتژی برند آمده است که مهم اینست که بدانید در مورد چه چیزی صحبت می کنید این موضوع به کچا قرار است ختم شود.

فریدا یک نمونه عالی از برندی است که صدایی متمایز دارد و داستان خود را به خوبی روایت کرده است. این برند مجموعه‌ای از محصولات پس از زایمان را برای کسانی که تازه مادر شده‌اند، تولید می‌کند.

فریدا توسط مادر سه فرزند ایجاد شده است و بیان تجربیات شخصی صاحب برند از بارداری و زایمان خود، صدای برند  را در مقایسه با رقبای دیگر خاص‌تر می‌کند.

بیان او صادقانه است و تمامی تجربیات خود از دوران بارداری، زایمان و پس از زایمانش را دربرمی‌گیرد. بدون اینکه سختی‌های این راه را سانسور کند، به همه جوانب این تجربه را می‌پردازد.

در نتیجه، اعتماد و اقتدار موردنیاز خود را در بین والدین ایجاد می‌کنند و با استفاده از تجربیات خود کاربران را راهنمایی می‌کنند.

۵. بررسی هویت در طراحی استراتژی برند

هویت بصری بخش مهمی ‌از استراتژی برند شما است. زیرا به شما امکان می‌دهد تا به کمک آن قادر باشید، بدون بیان کلمات با مخاطبان صحبت کنید و آنها را مورد توجه قرار دهید. هویت تجاری معتبر باید براساس عناصر بصری قابل شناسایی باشد.

برند خود را به عنوان یک شخص تصور کنید و فکر کنید که چگونه می‌توانید آنها را برای یک دوست توصیف کنید.

آیا برند شما از رنگهای جسورانه و پررنگ استفاده می‌کند و یا پالت رنگی سرد و رسمی دارد؟

از رسیدن به آن سطح از جزئیات نترسید، زیرا در نهایت می‌خواهید هویت بصریتان، برند شما را انسانی‌تر و قابل ارتباط با مخاطبان کند.

اکنون زمان این است که خلاقیت به خرج دهید و با عناصر بصری شخصیت برند خود را ایجاد کنید. ایجاد یک برند به حفظ ثبات و ایجاد نشاط در ابزارهای بازاریابیتان کمک می‌کند.

به این طریق، تصاویر بصری شما در تمام رسانه‌ها به یک زبان صحبت کنند و به هویت پیدا کردن ظاهر و احساس برند شما کمک کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *